واکاوی اهداف نشست غربی - عربی شرم‌الشیخ-راهبرد معاصر

واکاوی اهداف نشست غربی - عربی شرم‌الشیخ

کشورهای عربی درحالی مهمترین اهداف برگزاری کنفرانس شرم‌الشیخ را تشریک مساعی در زمینه مبارزه با تروریسم معرفی می‌کنند که در واقع، یکی از اهداف اصلی آن‌ها از این کنفرانس، خریداری امنیت از غرب تحت پوشش مبارزه با تروریسم است.
رامین حسین آبادیان؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۹ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 February 23
کد خبر: ۵۳۳۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ قرار است اولین نشست فراگیر مشترک میان سران کشورهای عربی و سردمداران اروپایی تحت عنوان کنفرانس سران غربی ـ عربی به میزبانی مصر در شهر «شرم الشیخ» برگزار شود. طبق اعلام رسانه‌های عربی، نشست مذکور با شعار «سرمایه‌گذاری برای ثبات» آغاز به کار خواهد کرد و دو روز به طول خواهد انجامید. در این نشست 50 کشور از جمله 22 کشور عربی و 28 کشور اروپایی شرکت می‌کنند. در واقع، این نشست با مشارکت رهبران عضو اتحادیه عرب و سران عضو اتحادیه اروپا برگزار خواهد شد. دولت مصر به عنوان بانی و میزان برگزاری نشست مذکور اعلام کرده است که هدف اصلی و اساسی این گردهمایی رسیدگی به بحران‌های منطقه، مسأله فلسطین، مسأله مهاجرت و همچنین بررسی راهکارهای همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای مبارزه با تروریسم است.

 

این درحالی است که «تمیم بن حمد آل‌ثانی» امیر قطر دعوت از این کشور برای مشارکت در نشست غربی ـ عربی در شهر شرم‌الشیخ را رد کرده و به نوعی این نشست را تحریم کرده است. درهمین ارتباط، یک منبع در وزارت خارجه قطر که نخواست نامش فاش شود، گفته است: «نحوه ارسال دعوتنامه برای قطر جهت مشارکت آن در نشست شرم‌الشیخ، توهین‌آمیز بوده است». این مقام قطری گفته است: «برخلاف دعوت‌نامه‌های ارسالی برای سران کشورهای عربی دیگر، دعوتنامه قطر برای امیر آن ارسال نشده بلکه به سفارت یونان در دوحه به جای دفتر نمایندگی دائمی قطر در اتحادیه عرب تحویل داده شده است». از سوی دیگر، نشست شرم‌الشیخ در شرایطی برگزار می‌شود که مصر هم‌اکنون شاهد تنش‌هایی میان دولت قاهره با مخالفان آن است؛ مخالفانی که به طولانی‌تر شدن مدت زمان ریاست جمهوری «عبدالفتاح السیسی» به شدت معترض هستند.

 

محورهای نشست غربی ـ عربی شرم‌الشیخ

به نظر می‌رسد که قرار است در نشست سران عرب و اروپایی در شرم‌الشیخ درخصوص پرونده‌های مختلفی بحث و تبادل نظر صورت پذیرد تا بدین‌ترتیب یک موضع واحد و مشترک از سوی محور غربی ـ عربی در قبال تحولات مهم و سرنوشت‌ساز کنونی به ویژه در عرصه منطقه‌ای، شکل گرفته شود. بدون تردید پرونده سوریه در رأس اولویت‌های نشست کنونی قرار دارد؛ به ویژه اینکه ایالات متحده آمریکا روند خروج نظامی خود از خاک سوریه را کلید زده و این مسأله سرمنشأ بسیاری از نگرانی‌ها برای متحدان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای واشنگتن شده است. هرچند که آمریکایی‌ها از ابقای حدود 200 تَن از نیروهای خود در خاک سوریه خبر داده‌اند، اما این مسأله به هیچ وجه نمی‌تواند برای هم‌پیمانان آن رضایت‌بخش باشد. برهمین اساس، بخش عمده‌ای از نشست شرم‌الشیخ به مسأله سوریه و بحران این کشور مربوط می‌شود.

 

اما اولویت بعدی این نشست، مسأله عراق است. درحال حاضر با پایان کار تروریست‌های تکفیری داعش در خاک عراق به فضل رشادت‌ها و سلسله اقدامات نیروهای مقاومت این کشور و همچنین متحدان آن ازجمله جمهوری اسلامی ایران، عراق وارد مرحله بازسازیِ مناطق و استان‌های مختلف شده است و در این میان به دنبال سرمایه‌گذارانی می‌گردد که از بغداد در این زمینه حمایت به عمل آورند. برهمین اساس، سران غربی ـ عربی خود را در برابر فرصت بسیار خوب و مناسبی جهت مشارکت در پروژه‌های بازسازی عراق و سرمایه‌گذاری بلندمدت در این کشور می‌بینند و قصد دارند در این خصوص نیز به موضع مشترکی دست پیدا کنند تا فرصت کنونی از دستشان خارج نشود.

 

یمن نیز ازجمله دیگر پرونده‌های روی میزِ کنفرانس شرم‌الشیخ است و ریاض بسیار امیدوار است که شرکت‌کنندگان غربی ـ عربی حاضر در این نشست به راهکار مناسبی جهت بیرون کشیدن آن از باتلاق یمن دست پیدا کنند. درحال حاضر، انتقادات از عربستان سعودی به دلیل تداوم کشتار مردم یمن افزایش یافته است و ریاض برای رهایی از زیر بار انتقادات تلاش می‌کند. بحران لیبی و درگیری‌های داخلی در این کشور نیز بخش مهمی از کنفرانس شرم‌الشیخ را به خود اختصاص خواهد داد. علاوه بر تمامی موضوعات فوق‌الذکر، بدون شک شرکت‌کنندگان در نشست شرم‌الشیخ نمی‌توانند از کنار پرونده ایران، قدرت منطقه‌ای و موشکی آن در جریان این نشست ـ ولو به صورت محرمانه و پشت درهای بسته ـ به سادگی عبور کنند.

 

اهداف اصلی برگزاری نشست شرم‌الشیخ

1. سران عرب و نگاه به اروپا به عنوان جایگزین احتمالی آمریکا

از زمان روی کار آمدن «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا هرچند که خدشه‌ای به روابط میان واشنگتن و کشورهای عربی وارد نشده و این روابط همچون گذشته در جریان است، اما سردمداران عرب با نگاهی آمیخته از بی‌اعتمادی به دولت ایالات متحده و اقدامات آن در سایه رهبری دونالد ترامپ، می‌نگرند. رهبران عرب به خوبی دریافته‌اند که دولت کنونی ایالات متحده آمریکا به دنبال روابط به اصطلاح «برد ـ برد» با آن‌ها نیست و از رهگذر این روابط تنها قصد تأمین یکنجانبه منافع و مصالح واشنگتن را دارد. سران عرب بر این باورند که در طولانی‌مدت نمی‌توان روی حمایت‌ها و کمک‌های ایالات متحده آمریکا حساب باز کرد و لاجرم باید تدبیری اندیشید که از میزان وابستگی به آن کاسته شود.

 

سران کشورهای عربی و در رأس آن‌ها عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از سال‌های گذشته تاکنون از عدم همراهی ایالات متحده آمریکا با برخی سیاست‌ها و تصمیماتشان در منطقه سخت برآشفته‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به عدم همراهی آمریکایی‌ها با سران عرب یعنی کشورهای عربستان، امارات، بحرین و مصر در مقابله با قطر اشاره کرد. سران کشورهای مذکور در تاریخ 5 ژوئن 2017 یعنی حدود بیش از یک سال و نیم پیش، قطر را به دلیل روابط گسترده با ایران و مسائل دیگر مورد تحریم‌های گسترده قرار دادند و توقع داشتند که متحد اصلی و استراتژیک آن‌ها یعنی ایالات متحده آمریکا آن‌ها را در به زانو درآوردن مقامات دوحه همراهی کند. با این‌حال، آن‌ها مشاهده کردند که نه‌تنها چنین اتفاقی رخ نداد، بلکه ایالات متحده آمریکا درست در نقطه مقابل خواسته کشورهای تحریم‌کننده گام برداشت و اصطلاحا به ماهی‌گیری از آب گل‌آلود متوسل شد و بدین‌ترتیب روابطش با قطر را به ویژه در عرصه نظامی بیش از پیش تقویت کرد. سران کشورهای عربی، معتقدند که بخش عمده‌ای از شکست آن‌ها در برابر قطر به سیاست‌های حمایتی واشنگتن از این کشور بازمی‌گردد.

 

از سوی دیگر، انجام حمله نظامی به سوریه نیز خواسته‌ای است که سران عرب 8 سال است آن را از مقامات ایالات متحده آمریکا مطالبه می‌کنند تا از رهگذر آن، زمینه برای مواجهه با جمهوری اسلامی ایران هموارتر از گذشته گردد. با این‌حال، آمریکایی‌ها در این زمینه نیز به دلیل درک درست خود از عمق قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران، حاضر به همراهی با سران عرب نشدند. «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا پیشتر گفته بود که برخی کشورهای عربی بارها حمله نظامی مستقیم به ایران را از واشنگتن خواستار شده بودند. در پرونده سوریه نیز عربستان سعودی با وجود پرداخت باج چند ده میلیارد دلاری به ایالات متحده در سال 2018 با هدف مجاب کردن آن به ابقای نیروهای نظامی‌اش در سوریه، اما در نهایت با تصمیم واشنگتن برای خروج از این کشور در سال 2019 مواجه شد. برآیند اتفاقات مذکور که تنها جزئی از عدم همراهی آمریکا با سران عرب محسوب می‌شود، رهبران عرب را وادار کرده تا از این پس نگاه‌ ویژه‌ای به اروپا به عنوان یک شریک استراتژیک به جای ایالات متحده آمریکا در آینده، داشته باشند.

 

2. خریداری امنیت به بهانه مبارزه با تروریسم

کشورهای عربی درحالی مهمترین اهداف برگزاری کنفرانس شرم‌الشیخ را تشریک مساعی در زمینه مبارزه با تروریسم معرفی می‌کنند که در واقع، یکی از اهداف اصلی آن‌ها از این کنفرانس، خریداری امنیت از غرب تحت پوشش مبارزه با تروریسم است. سران کشورهای عربی به صورت سالانه مبالغ هنگفتی را از جیب ملت‌های خود برای خرید تسلیحات سبک و سنگین از غرب، صرف می‌کنند تا از این طریق به زعم خود، امنیت‌شان را افزایش داده و زمان حکمرانی‌شان را بیش از پیش طولانی‌تر کرده باشند. این تسلیحات که عمدتا توسط امارات، عربستان، بحرین، امارات، مصر، اردن و کویت خریداری می‌شوند، نه‌تنها تاکنون امنیتی برای این کشورها به ارمغان نیاورده است، بلکه در یاری رساندن به آن‌ها در مقابله با بحران‌های کنونی هم کارایی نداشته‌اند؛ بحران‌هایی که جملگی آن‌ها به دلیل فقدان دموکراسی و مردم‌سالاری در این کشورها ظهور و بروز پیدا کرده‌اند.

 

در واقع، سران عرب با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت و نجومی در غرب آن هم از خزانه ثروت‌های ملی مردم‌شان، تلاش می‌کنند نظر سران غربی در تأمین امنیت خود را جلب کرده و از این مؤلفه جهت بقای خود در قدرت بهره‌برداری کنند. آن‌ها خریداری امنیت از کشورهای غربی را پوشش مناسبی بر فقدان دموکراسی در کشورهای خود می‌دانند و گمان می‌کنند که شراکت با غرب و جلب حمایت آن، می‌تواند جای خالی دموکراسی در کشورها را پُر کند و مانع از انفجار آتش‌فشانِ خشم ملت‌هایشان شود. این مسأله به خوبی نشان‌دهنده عمق اشتباه استراتژیک رهبران عرب در عرصه سیاست خارجه است؛ سیاست خارجه‌ای که به آن‌ها می‌گوید امنیت یک کالا است و می‌توان آن را خرید و فروش کرد!

 

3. عقده‌گشایی چندباره علیه جمهوری اسلامی ایران

افزون براین، نمی‌توان کنفرانس شرم‌الشیخ را بی‌ارتباط با دشمنی‌های سال‌های اخیر سران عرب با جمهوری اسلامی ایران دانست. بدون شک این کنفرانس همچون دیگر کنفرانس‌های گذشته عربی و غیر عربی به صحنه‌ای برای عقده‌گشایی علیه ایران تبدیل خواهد شد؛ ولو اینکه این مسأله به صورت محرمانه و در پشت درهای بسته رخ دهد. با خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته‌ای ایران، سران کشورهای عربی و در رأس آن‌ها عربستان سعودی، امارات و بحرین صراحتا به دفاع از اقدام غیرقانونی و یکجانبه ایالات متحده آمریکا برخاستند و اکنون نیز قصد دارند تمام تلاش خود را برای متقاعد کردن کشورهای اروپایی به انجام اقدامی مشابه آنچه که ترامپ انجام داد، به کار بسته‌اند.

 

خروج کشورهای غربی از توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران (برجام) رؤیایی است که کشورهای عربی مدت‌هاست برای تحقق آن تلاش می‌کنند. آن‌ها امیدوارند تا از این رهگذر، شدت تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش افزایش یابد و افزایش روزافزون قدرت منطقه‌ای تهران متوقف شود. با این حال، به نظر نمی‌رسد که اتحادیه اروپا حداقل در برهه کنونی آماده پذیرش بسته‌های مالی وسوسه‌انگیز سعودی و سران عرب برای خروج یکجانبه از برجام باشد؛ به ویژه اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز برای چهاردهمین بار پایبندی تهران به این توافق را به سمع و نظر افکار عمومی در سراسر جهان رسانده است.

 

4. اتخاذ موضع واحد برای حمایت از سازش با صهیونیسم

«جرد کوشنر» مشاور و داماد رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرده است که طرح معامله قرن در فروردین‌ماه آتی و پس از برگزاری انتخابات کنیست (پارلمان) رژیم صهیونیستی رونمایی خواهد شد. برهمین اساس، سران غربی و عربی لزوم اتخاذ یک موضع واحد و مشترک در قبال طرح آتی ایالات متحده آمریکا برای مسأله فلسطین را به شدت احساس می‌کنند. لذا آن‌ها با گردهمایی در شرم‌الشیخ قصد دارند به زعم خود آخرین میخ را بر تابوت گزینه «مقاومت در برابر صهیونیسم» زده و زمینه برای حمایت علنی، هماهنگ و فراگیر از طرح شوم معامله قرن را فراهم آورند.

 

این تلاش‌های مذبوحانه درحالی صورت می‌گیرد که همگان می‌دانند طرح معامله قرن تنها متضمن حقوق صهیونیست‌هاست و نه فلسطینیان. سران کشورهای عربی خود به خوبی می‌دانند که طرح مذکور هیچیک از حقوق اولیه و اساسی ملت فلسطین را به رسمیت نمی‌شناسد و هدف نهایی آن تأمین منافع صهیونیسم و اجبار فلسطینیان به پذیرش این منافع و مصالح است. بدین ترتیب، ناگفته پیداست که نشست شرم‌الشیخ به مثابه «شمشیری از پشت» بر پیکره ملت فلسطین خواهد بود.

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده